نزاع بر سر هیچ

ساخت وبلاگ

هیچ کدام از ما ؛ احتمالا ؛ هیچ وقت نه خودمان چنین بوده ایم ؛ ونه شنیده یا دیده ایم که بر سر چیزی که از جنس مادیات یا منافع ما نیست دعوایی ؛ تلخی ای یا جدایی و قهری رخ دهد !

اغلب دعواهای عالم بر سر زیاده خواهی چیزهایی ست که فانی اند !

باید زیادتر پول کسب می کرده . . . حالا نشده ؛ دعوا می شود !

باید ارزان تر می خرید . . . نخریده ؛ نزاعی رخ می دهد !

کسی سر دیگری را درمسائلی که به هر نحو مالی یا اقتصادیست کلاه گذاشته ؛جدایی و نزاع رخ می دهد !

پشت سر کسی حرفی زده اند ؛ رنجیده است !

منافع یا حدود یا احترام اش را نگاه نداشته اند ؛ محملی می شود برای تهمت و غیبت و دعوا و ناسزا !

توقع ما را کسی برآورده نکرده ؛ بین ما و او جدایی می افتد !

و  . . .

اما ؛

تابحال کسی سر اینکه باید خوذش بیشتر " انفاق " می کرده و نکرده ؛ با کسی دعوا نکرده است . . .

تا بحال کسی بر سر میزان " هم نوع خواهی " یا " هواداری از مظلوم " با دیگری چالشی نداشته است . . .

که : من باید بیشتر هواداری از مظلوم می کردم اما تو بیشتر کردی !!!!! 

تا بحال شنیده ایم کسی با دعوا به ما بگوید یا بخاطر این با ما قهر کند که  :

من باید بیشتر به دیگران و حدود و شئون شان بیشتر احترام می گذاشتم اما نگذاشتم ؛ تو چرا بیش از من احترام گذاشتی ؟!!!!!!!!!!!

یا : چرا من به اندازه ی فلانی مراقب رفتارهایم نیستم ؟؟؟؟ و این علت یک دعوا و قهر و جدایی شود بین گوینده ی این و آن فلانی ؟!!!!!!!!!

چرا همسایه داری من به اندازه ی فلان کس نیست ؟؟؟!!!!

چرا من صفت مراقب از زبان را بیشتر از تو ندارم ؟؟؟!!!!!

چرا من کریمانه تر از تو رفتار نمی کنم ؟؟!!!!

چرا من انصاف را به اندازه ی فلانی رعایت نکرده ام ؟؟؟!!!!

چرا افتادگی و تواضع من کمتر است از فلانی ؟!!!!

چرا من اندازه ی فلان آدم خوش قول و اهل ادای امانت نیستم ؟؟!!

و هزاران هزار مورد از این دست !

می بینی ؟

همه ی دعواهای جهان بر سر زیاده خواهی زمین و مال و احترام و شئون اجتماعی و قدرت و خانه و باغ و ماشین و فرزند و ریاست و سهم خواهی از نفوذ بین بقیه و ظواهر و شهوات و تمایلات و خواست های کاملا مادی است . . .

. . . و این نشانه ی قهقرای انسانیت است بخیال من !

قهقرای انسانیت نه در سوریه است نه در لبنان و فلسطین !

اوج پستی انسانیت ، نه در بمباران هیروشیماست نه در حلبچه !

کمال خفت و خواری ؛ در بمب گذاری های داعش در غرب نیست !

دون مایگی ؛ اختلاس از مال میلیون ها میلیون فرد ؛ نیست !

روسیاهی در اینکه کسی کلاه گشاد مالی بر سر دیگری نهاده نمی تواند باشد !

ذلت در دو همسایه ای که سر چیزهای خرد با هم درگیرند نیست !

قهقرای انسانیت ؛

اوج پستی انسانیت ؛

کمال خفت و خواری ؛

اوج دون مایگی و روسیاهی ؛

و ذلت :

همینجاست !

همینجا ؛ همین حوالی ؛

                             توی دل من ! در مغز پوک من !  

توی بی هدفی واقعی من !

توی بی معنا بودن نزاع های بر سر هیچ من !

توی به سیاهی بیشتر رفتن من !

که من با بقیه بر سر داشتن اینهمه از خصال خوب جهان دعوایی ندارم !

بلکه اگر حرف پول و قدرت و احترام و شئون و ریاست و شهوت و . . . باشد ؛ از من زرنگ تر و تیز تر و دنبال حق خود برو تر و سیاست مدارتر ؛ نیست !!!!!

همه ی خصلت های خوب باشد برای دیگران !

من همین جا توی منجلاب گندبوی متعفن دود اندود سیاه دعواهای مادی و فانی گرفتارم !

این اوج رو سیاهی انسان است . . .

 

نوشته شده توسط محمد طاهری در ۱۳۹۵/۰۷/۰۸ ساعت 4:51 موضوع تاملات | لینک ثابت

فردای نو ...
ما را در سایت فردای نو دنبال می کنید

برچسب : نزاع, نویسنده : fardayenoa بازدید : 145 تاريخ : چهارشنبه 22 شهريور 1396 ساعت: 15:29